از ماست كه بر ماست
روزى عقابى به هوا رفت و تا دوردستها پرواز كرد. زمان بسيارى كه در هوا پرواز ميكرد همه اش به خود ميگفت : شگفت (عجب) بال و پرى دارم، هيچ پرنده اى به تندى من پرواز نميكند. هيچ پرنده اى به مانند من نمى تواند به اوج آسمان برسد و زيبايى و شتابى (سرعتى) كه عقاب دارد را هيچ كس به خود نديده. بسيار از خود تعريف ميكرد كه ناگهان چيزى در بالش فرو رفت كه او را از اوج آسمان به زمين فرود آورد. عقاب به بالش نگاه كرد و با شگفتى ديد كه تيرى كه به بالش فرو رفته از جنس پر عقاب است كه با چنان شتابى در اوج آسمان او را به زمين زده. عقاب با اندره فراوان گفت: "از ماست كه بر ماست". اين زبانزد منفى است. زمانى كه رويداد (اتفاق) بدى برايمان مى افتد وقتى كه خوب فكرش را مى كنيم مى بينيم خودمان فكرى، سخنى يا كارى كرده ايم كه رويداد بد برايمان پيش آمده.
One day an eagle was flying high and far. While he was flying he was telling himself the followings:
“What great and powerful wings I have! No bird has the beauty or speed that I have”. He kept on bragging about himself. Suddenly something hit his wing which made him fall to the ground from the highest point. The eagle looked at his wing and
surprisingly saw that the arrow that hit his wing was made of an Eagle’s feather that caused him to fall from the sky. The eagle with sadness said “It rises from us.”
This proverb is negative. When something bad happens to you, if you think about the cause of it, it might have happened because of your deeds, words, etc. which triggers the bad occurrence.
Translated by:
Rosha Zomorodi (13 years old)
Shadi Mehrshahi (10 years old)